فصل اول: خاطرات حجت ‌الاسلام والمسلمین محمدحسن اختری
ساده زیستی و پرهیز از تجمل گرایی امام
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

ساده زیستی و پرهیز از تجمل گرایی امام

 

‏ آیا امکان دارد در مورد ساده زیستی و حالات عرفانی امام بیشتر توضیح دهید؟‏

‏ ساده زیستی حضرت امام از خورشید هم برای همه روشن‏‏‌‏‏تر است. ‏‎ ‎‏همان طور که گفتم زندگی امام در نجف بسیار ساده و محقرانه بود. خانه‏‏‌‏‏ای که برای ‏‎ ‎‏امام اجاره کرده بودند کوچک و بیرونی آن هم کوچک بود و امام حاضر نبود خانه را ‏‎ ‎‏تغییر دهد و خانه وسیع‏‏‌‏‏تری بگیرد. خانه امام پله‏‏‌‏‏های تیز و بدی داشت، راهروها کوتاه ‏‎ ‎‏و تنگ و پله‏‏‌‏‏ها بلند و بزرگ بود. امام مرتب از پله‏‏‌‏‏ها بالا و پایین می‏‏‌‏‏رفتند و روزی چند ‏‎ ‎‏مرتبه آن را طی می‏‏‌‏‏کردند ولی هرگز از سختی بالا رفتن از پله و تغییر خانه صحبت ‏‎ ‎‏نمی‏‏‌‏‏کردند.‏

‏خانه امام هیچ گونه تجملاتی نداشت. بیرونی امام همان فرش‏‏‌‏‏های اولیه و زیلوهایی ‏‎ ‎‏بود که در ابتدای ورود ایشان گرفته بودند. در این خانه اتاقی بود که امام مردم و علما ‏‎ ‎‏را در آنجا می‏‏‌‏‏پذیرفتند. در اطراف اتاق چند پتوی ساده انداخته بودند و ‏‎ ‎‏به همان صورت از همه کس پذیرایی می‏‏‌‏‏شد.‏

‏در تابستان‏‏‌‏‏های نجف که حدوداً 8 ماه است و هوا بسیار گرم و طاقت‏‏‌‏‏فرسا است ‏‎ ‎‏به طوری که در ساعت 4ـ2 بعدازظهر از آسفالت‏‏‌‏‏ها آتش بلند می‏‏‌‏‏شود و گرمای آن زیر ‏‎ ‎‏پای آدم حس می‏‏‌‏‏گردد و حتی لوله‏‏‌‏‏های آب که در زیر زمین است بسیار گرم می‌باشد ‏‎ ‎‏به طوری که اگر اول دستت را زیر آب ببری می‏‏‌‏‏سوزی، باید صبر کنی تا آب کمی برود ‏‎ ‎‏تا قابل استفاده گردد. گاه حتی شب‏‏‌‏‏ها آن قدر گرم بود که آدم می‏‏‌‏‏بایست در سرداب‏‏‌‏‏ها ‏‎ ‎‏به سر ببرد، باز امام حاضر نبودند از خانه خود خارج شوند.‏


‏در آن زمان اکثر مراجع حتی مراجع درجه 2 و طلبه‏‏‌‏‏های متمول که خانه یا ملکی ‏‎ ‎‏اجاره‏‏‌‏‏ای داشتند که شب‏‏‌‏‏ها به کوفه می‏‏‌‏‏رفتند. آیت‏‏‌‏‏الله شاهرودی و حکیم در آنجا خانه ‏‎ ‎‏داشتند و شب‏‏‌‏‏ها و یا حداقل آخر هفته‏‏‌‏‏ها به آنجا می‏‏‌‏‏رفتند. اما هر چه به امام اصرار ‏‎ ‎‏کردند که شما هم برای سلامت خود به کوفه بروید قبول نکردند. حتی آقای نصرالله ‏‎ ‎‏شاه‏‏‌‏‏آبادی یکبار خدمت امام رفتند و اصرار کردند که شما دو ساعت بیایید و برویم ‏‎ ‎‏کوفه کنار آب و شط آن، ببینید در بهبود بیماری و ایجاد روحیه و سلامت در جسم ‏‎ ‎‏شما چه تأثیری خواهد داشت. امام می‏‏‌‏‏فرمودند نمی‏‏‌‏‏آیم؛ من چگونه به آنجا بیایم و ‏‎ ‎‏استراحت کنم در حالی که در ایران دوستان ما در زندان و تبعید و شکنجه هستند. من ‏‎ ‎‏این کار را نخواهم کرد.‏

‏ یعنی حضرت امام در طول مدت اقامت خود حاضر نشده‏‏‌‏‏اند از نجف خارج ‏‎ ‎‏شوند؟‏

‏ نه. حضرت امام خمینی در طول سال‏‏‌‏‏هایی که در نجف در تبعید به سر بردند ‏‎ ‎‏حتی یک ساعت به کوفه برای تفریح و استراحت نرفتند. با وجود این‏‏‌‏‏که کوفه فقط 9 ‏‎ ‎‏کیلومتر با نجف فاصله دارد ولی به دلیل داشتن شط فرات هوای آن بسیار مطبوع‏‏‌‏‏تر از ‏‎ ‎‏نجف است و برای مردم آن خطه در تابستان‏‏‌‏‏ها رفتن به کوفه امری طبیعی و عادی بود، ‏‎ ‎‏ولی امام به آنجا نرفتند و همه 14 سال در نجف بودند و فقط برای زیارت‏‏‌‏‏های ‏‎ ‎‏مخصوص به کربلا و سامرا و کاظمین سفر می‏‏‌‏‏کردند.‏

‏ آیا حضرت امام از کولر در منزل خود استفاده می‏‏‌‏‏کردند؟‏

‏ خانه امام کولر نداشت. البته در خانه‏‏‌‏‏های نجف سرداب‏‏‌‏‏هایی وجود دارد که به ‏‎ ‎‏یکدیگر راه دارد و هوای خنک از چاه در این سرداب‏‏‌‏‏ها جریان پیدا می‏‏‌‏‏کند. خانه امام ‏‎ ‎‏هم این سرداب را داشت اما اندرونی و بیرونی کولر نداشت. یک بار آشیخ نصرالله ‏‎ ‎‏خلخالی با توصیه دوستان خدمت امام رسید و از ایشان خواسته بود که اجازه بدهند در ‏‎ ‎‏بیرونی امام کولر وصل کنند. امام گفته بودند نمی‏‏‌‏‏خواهد. آقای خلخالی گفته بود من از ‏‎ ‎‏پول خودم می‏‏‌‏‏خواهم کولر بخرم و بیاورم و از سهم امام نمی‏‏‌‏‏خواهم بگیرم. ایشان ‏‎ ‎‏فرموده بودند برای خانه خودت یا جای دیگر بخر، برای این‏‏‌‏‏جا نمی‏‏‌‏‏خواهد بیاوری. تا ‏


‏چندین سال امام نپذیرفتند و تا پنج شش سال از خرید کولر خودداری کردند.‏

‏ آیا این سبک و سیاق امام در ساده زیستی پس از انقلاب اسلامی و ‏‎ ‎‏در دست گرفتن رهبری ادامه یافت؟‏

‏ بله. مهمترین مرحله ساده زیستی امام خمینی بعد از پیروزی انقلاب و رهبری ‏‎ ‎‏ایشان است. امام در دورانی که حاکم و رهبر جامعه بودند و حکومت اسلامی تشکیل ‏‎ ‎‏دادند و همه بیت‏‏‌‏‏المال در اختیارشان بود زندگی بسیار متواضعانه‏‏‌‏‏ای و ساده‏‏‌‏‏ای داشتند ‏‎ ‎‏به طوری که وقتی برخی شخصیت‏‏‌‏‏ها و رهبران سیاسی (چه داخلی و چه خارجی) ‏‎ ‎‏زندگی امام را می‏‏‌‏‏دیدند تحت تأثیر قرار می‏‏‌‏‏گرفتند. همۀ کسانی که به جماران می‏‏‌‏‏روند ‏‎ ‎‏و خانه امام و اتاق ایشان را می‏‏‌‏‏بینند. یا حسینیه با همان زیلوها و وضع ابتدایی که ‏‎ ‎‏حدود 100 متر خانه با 3ـ2 اتاق کوچک بود تحت تأثیر قرار می‏‏‌‏‏گیرند.‏

‏من قبلاً هم گفتم که اگر بخواهیم ابعاد روحیات امام خمینی را مقایسه کنیم ‏‎ ‎‏می‏‏‌‏‏بایست آن را با زندگانی حضرت علی(ع) مقایسه کنیم. امام درست همان گونه که ‏‎ ‎‏حضرت علی(ع) فرمودند، تلاش کردند و خودشان را با طبقات پایین مردم تطبیق ‏‎ ‎‏دادند. زندگی ایشان بسیار ساده بود.‏

‏همان طور که می‏‏‌‏‏دانید امام بعد از انقلاب ابتدا به قم رفتند ولی وقتی ناراحتی ‏‎ ‎‏برایشان پیش آمد به تهران آمدند؛ در ابتدا منزلی در خیابان نیاوران برای ایشان گرفتند. ‏‎ ‎‏امام مدت دو ماه این‏‏‌‏‏جا ماند ولی از این قضیه ناراحت بودند و می‏‏‌‏‏گفتند جای مناسبی ‏‎ ‎‏برای من پیدا کنید. می‏‏‌‏‏فرمودند وقتی این دیوارها را و این سنگ‏‏‌‏‏ها و زنگ‏‏‌‏‏ها را می‏‏‌‏‏بینم ‏‎ ‎‏مرا رنج می‏‏‌‏‏دهد. البته چون اطبا مناطق مرکزی و جنوبی تهران را به دلیل وضعیت ‏‎ ‎‏مزاجی برای امام مناسب نمی‏‏‌‏‏دانستند بالاخره دوستان خانه یکی از بستگان آقای مهدی ‏‎ ‎‏جمارانی را برای امام گرفتند و ایشان راضی شدند در جماران بمانند.‏

‏ اوائل ورود به نجف کسی برای خدمتگزاری در خانه امام نبود؟‏

‏ نه تا جایی که من یادم هست در آن روزها هیچ کس نبود. هنوز آقای حاج شیخ ‏‎ ‎‏عبدالعلی و سایر خدمتکاران امام نیامده بودند. در آنجا من بودم که کار خدمتکاران ‏‎ ‎‏منزل امام را انجام می‏‏‌‏‏دادم. هم توی آشپزخانه کار می‏‏‌‏‏کردم، هم شربت و چای تعارف ‏


‏می‏‏‌‏‏کردم. شب ساعت 10 که امام دیگر برای استراحت به اتاق بالا می‏‏‌‏‏رفتند غذای ایشان را گاهی اوقات می‏‏‌‏‏بردم و خداحافظی می‏‏‌‏‏کردم و به مدرسه بر می‏‏‌‏‏گشتم. این وضعیت حدود 10 روز طول کشید. در این ملاقات‏‏‌‏‏ها عکس‏‏‌‏‏هایی از دیدار‏‏‌‏‏کنندگان و امام گرفته می‏‏‌‏‏شد. تعداد عکس‏‏‌‏‏ها زیاد بود. عکس‏‏‌‏‏هایی از مراجع و علمای عالی‏‏‌‏‏قدر شیعی که به ملاقات امام آمده بودند گرفته شد. وقتی گروهی می‏‏‌‏‏آمد یک نفر از سوی آن گروه ‏‎ ‎‏سخنرانی می‏‏‌‏‏کرد بعضی‏‏‌‏‏ها قصیده یا شعری می‏‏‌‏‏خواندند.‏