آیا امکان دارد در مورد ساده زیستی و حالات عرفانی امام بیشتر توضیح دهید؟
ساده زیستی حضرت امام از خورشید هم برای همه روشنتر است. همان طور که گفتم زندگی امام در نجف بسیار ساده و محقرانه بود. خانهای که برای امام اجاره کرده بودند کوچک و بیرونی آن هم کوچک بود و امام حاضر نبود خانه را تغییر دهد و خانه وسیعتری بگیرد. خانه امام پلههای تیز و بدی داشت، راهروها کوتاه و تنگ و پلهها بلند و بزرگ بود. امام مرتب از پلهها بالا و پایین میرفتند و روزی چند مرتبه آن را طی میکردند ولی هرگز از سختی بالا رفتن از پله و تغییر خانه صحبت نمیکردند.
خانه امام هیچ گونه تجملاتی نداشت. بیرونی امام همان فرشهای اولیه و زیلوهایی بود که در ابتدای ورود ایشان گرفته بودند. در این خانه اتاقی بود که امام مردم و علما را در آنجا میپذیرفتند. در اطراف اتاق چند پتوی ساده انداخته بودند و به همان صورت از همه کس پذیرایی میشد.
در تابستانهای نجف که حدوداً 8 ماه است و هوا بسیار گرم و طاقتفرسا است به طوری که در ساعت 4ـ2 بعدازظهر از آسفالتها آتش بلند میشود و گرمای آن زیر پای آدم حس میگردد و حتی لولههای آب که در زیر زمین است بسیار گرم میباشد به طوری که اگر اول دستت را زیر آب ببری میسوزی، باید صبر کنی تا آب کمی برود تا قابل استفاده گردد. گاه حتی شبها آن قدر گرم بود که آدم میبایست در سردابها به سر ببرد، باز امام حاضر نبودند از خانه خود خارج شوند.
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 30 در آن زمان اکثر مراجع حتی مراجع درجه 2 و طلبههای متمول که خانه یا ملکی اجارهای داشتند که شبها به کوفه میرفتند. آیتالله شاهرودی و حکیم در آنجا خانه داشتند و شبها و یا حداقل آخر هفتهها به آنجا میرفتند. اما هر چه به امام اصرار کردند که شما هم برای سلامت خود به کوفه بروید قبول نکردند. حتی آقای نصرالله شاهآبادی یکبار خدمت امام رفتند و اصرار کردند که شما دو ساعت بیایید و برویم کوفه کنار آب و شط آن، ببینید در بهبود بیماری و ایجاد روحیه و سلامت در جسم شما چه تأثیری خواهد داشت. امام میفرمودند نمیآیم؛ من چگونه به آنجا بیایم و استراحت کنم در حالی که در ایران دوستان ما در زندان و تبعید و شکنجه هستند. من این کار را نخواهم کرد.
یعنی حضرت امام در طول مدت اقامت خود حاضر نشدهاند از نجف خارج شوند؟
نه. حضرت امام خمینی در طول سالهایی که در نجف در تبعید به سر بردند حتی یک ساعت به کوفه برای تفریح و استراحت نرفتند. با وجود اینکه کوفه فقط 9 کیلومتر با نجف فاصله دارد ولی به دلیل داشتن شط فرات هوای آن بسیار مطبوعتر از نجف است و برای مردم آن خطه در تابستانها رفتن به کوفه امری طبیعی و عادی بود، ولی امام به آنجا نرفتند و همه 14 سال در نجف بودند و فقط برای زیارتهای مخصوص به کربلا و سامرا و کاظمین سفر میکردند.
آیا حضرت امام از کولر در منزل خود استفاده میکردند؟
خانه امام کولر نداشت. البته در خانههای نجف سردابهایی وجود دارد که به یکدیگر راه دارد و هوای خنک از چاه در این سردابها جریان پیدا میکند. خانه امام هم این سرداب را داشت اما اندرونی و بیرونی کولر نداشت. یک بار آشیخ نصرالله خلخالی با توصیه دوستان خدمت امام رسید و از ایشان خواسته بود که اجازه بدهند در بیرونی امام کولر وصل کنند. امام گفته بودند نمیخواهد. آقای خلخالی گفته بود من از پول خودم میخواهم کولر بخرم و بیاورم و از سهم امام نمیخواهم بگیرم. ایشان فرموده بودند برای خانه خودت یا جای دیگر بخر، برای اینجا نمیخواهد بیاوری. تا
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 31 چندین سال امام نپذیرفتند و تا پنج شش سال از خرید کولر خودداری کردند.
آیا این سبک و سیاق امام در ساده زیستی پس از انقلاب اسلامی و در دست گرفتن رهبری ادامه یافت؟
بله. مهمترین مرحله ساده زیستی امام خمینی بعد از پیروزی انقلاب و رهبری ایشان است. امام در دورانی که حاکم و رهبر جامعه بودند و حکومت اسلامی تشکیل دادند و همه بیتالمال در اختیارشان بود زندگی بسیار متواضعانهای و سادهای داشتند به طوری که وقتی برخی شخصیتها و رهبران سیاسی (چه داخلی و چه خارجی) زندگی امام را میدیدند تحت تأثیر قرار میگرفتند. همۀ کسانی که به جماران میروند و خانه امام و اتاق ایشان را میبینند. یا حسینیه با همان زیلوها و وضع ابتدایی که حدود 100 متر خانه با 3ـ2 اتاق کوچک بود تحت تأثیر قرار میگیرند.
من قبلاً هم گفتم که اگر بخواهیم ابعاد روحیات امام خمینی را مقایسه کنیم میبایست آن را با زندگانی حضرت علی(ع) مقایسه کنیم. امام درست همان گونه که حضرت علی(ع) فرمودند، تلاش کردند و خودشان را با طبقات پایین مردم تطبیق دادند. زندگی ایشان بسیار ساده بود.
همان طور که میدانید امام بعد از انقلاب ابتدا به قم رفتند ولی وقتی ناراحتی برایشان پیش آمد به تهران آمدند؛ در ابتدا منزلی در خیابان نیاوران برای ایشان گرفتند. امام مدت دو ماه اینجا ماند ولی از این قضیه ناراحت بودند و میگفتند جای مناسبی برای من پیدا کنید. میفرمودند وقتی این دیوارها را و این سنگها و زنگها را میبینم مرا رنج میدهد. البته چون اطبا مناطق مرکزی و جنوبی تهران را به دلیل وضعیت مزاجی برای امام مناسب نمیدانستند بالاخره دوستان خانه یکی از بستگان آقای مهدی جمارانی را برای امام گرفتند و ایشان راضی شدند در جماران بمانند.
اوائل ورود به نجف کسی برای خدمتگزاری در خانه امام نبود؟
نه تا جایی که من یادم هست در آن روزها هیچ کس نبود. هنوز آقای حاج شیخ عبدالعلی و سایر خدمتکاران امام نیامده بودند. در آنجا من بودم که کار خدمتکاران منزل امام را انجام میدادم. هم توی آشپزخانه کار میکردم، هم شربت و چای تعارف
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 32 میکردم. شب ساعت 10 که امام دیگر برای استراحت به اتاق بالا میرفتند غذای ایشان را گاهی اوقات میبردم و خداحافظی میکردم و به مدرسه بر میگشتم. این وضعیت حدود 10 روز طول کشید. در این ملاقاتها عکسهایی از دیدارکنندگان و امام گرفته میشد. تعداد عکسها زیاد بود. عکسهایی از مراجع و علمای عالیقدر شیعی که به ملاقات امام آمده بودند گرفته شد. وقتی گروهی میآمد یک نفر از سوی آن گروه سخنرانی میکرد بعضیها قصیده یا شعری میخواندند.
خاطرات سال های نجـفج. 1صفحه 33